خاطرات خواندنی آیت الله انصاری شیرازی از امام و رهبری
دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۵۶ ب.ظ
فتنه سال گذشته ، فتنه عجیبی بود . ید الله فوق ایدیهم و هو القاهر فوق عباده : خداوند متعال قاهر است و نقش آیت الله خامنه ای ، بدون تعصب ، ] در خنثی کردن این فتنه [ انصافاً نقش بسیار خوبی بود
فتنه سال گذشته ، فتنه عجیبی بود . ید الله فوق ایدیهم و هو القاهر فوق عباده : خداوند متعال قاهر است و نقش آیت الله خامنه ای ، بدون تعصب ، ] در خنثی کردن این فتنه [ انصافاً نقش بسیار خوبی بود .
به گزارش جهان به نقل از کیهان:آیت الله حاج شیخ «یحیی انصاری شیرازی» چهره برجسته عرفان و مبارزه در اولین گفت و گوی خود که حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان مدیر مسئول ماهنامه «پاسدار اسلام» با وی انجام داده است ، ضمن اعلام مطلب فوق ، با اشاره به اینکه با حضرت آیت الله خامنه ای از زمانی که به درس امام خمینی می رفتند همراه بوده و بعدها با هم به زندان هم افتاده اند ، می افزاید : چند شب قبل که خدمت ایشان ] رهبر معظم انقلاب در سفر اخیر به قم [ رسیدم، عرض کردم : شما مؤید به تأییدات الهی هستید و واقعاً این طور است و حرفهایی مثل دین منهای سیاست و دین منهای روحانیت که برخی روشنفکرها می زدند ، اینها را آیت الله خامنه ای بخوبی جواب فرمودند . صحبتهای ایشان در حرم مطهر ، خیلی صحبت جامع و محققانه ای بود .
وی تأکید کرد : ما در این انقلاب از جانب دو گروه ، خیلی اذیت شدیم که یکی از آنها از طرف طرفداران «شهید جاوید» ] باند مهدی هاشمی [ و دیگری ، «طرفداران» دکتر شریعتی بودند که هر چه توانستند ، اذیتمان کردند .
آیت الله انصاری شیرازی در پاسخ به سؤالی درباره توان علمی رهبر معظم انقلاب اظهار داشت : بنده خدمت آیت الله خامنه ای ، نه درس خوانده ام و نه هم مباحثه ای بودیم ؛ فقط همشاگردی و رفیق بودیم . اما پسر آقای مروارید ، خیلی قبل از انقلاب - حدود 40 سال پیش - نقل می کرد و می گفت که « رسائل » را پیش آقای خامنه ای می خواندم و ایشان رسائل را خیلی عالی میگویند . البته ایشان در مشهد ، از رسائل بالاتر را هم درس میگفت. ایشان خیلی در کارها بصیر است . ] الان هم شنیده ام که [ از ایشان خواسته اند رساله چاپ کند .
این شاگرد برجسته امام خمینی در پاسخ به سؤال دیگر حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان درباره وظیفه امروز مردم در قبال نظام ، انقلاب و خط امام و ولایت نیز تصریح کرد : خدا می داند بنده با کسی تعارف ندارم. هنوز در منزلشان در تهران ، خدمت رهبر معظم انقلاب نرسیده ام ، لکن حقیقتاً و از صمیم قلب عرض می کنم : وظیفه مردم این است که دور پرچم آیت الله خامنه ای جمع شوند و به فرامین ایشان عمل کنند .
وی افزود : من - « من » گفتم، غلط کردم ؛ « بنده » - خیلی در این روزها در تشویش هستم که چرا آقای وحید به دیدن آقای خامنه ای نیامده ؟ و این واقعاً یک نقیصه ای شده است برای بیت ایشان .
آیت الله انصاری شیرازی در ادامه این مصاحبه ، رابطه خود را با امام خمینی « ره » ، رابطه عاشق و معشوقی که « از این چیزها و از مرید و مرادی گذشته بود » توصیف کرده و می گوید : ای نفس صبا ز من / رو ! سوی مرجع زمن / گو به خمینی این سخن / روح و روان من تویی .
وی در پاسخ به این سؤال که چه چیزی در امام یافتید که رابطه شما « عاشق و معشوقی» شد ، در حالی که می گریست اظهار داشت: دین و تقوای حقیقی . تا آخرین لحظه هم بر این باقی ماند. وقتی درسش تمام می شد ، تنها به منزل بر می گشت . بنده دنبالشان می رفتم ] تا با ایشان صحبت کنم [ . ایشان می فرمود : « کلام و فلسفه در دو مرحله هستند و فلسفه در مرتبه بالاتری است » . وقتی که آقا از پاریس برگشت ، در این کوچه ماشین نمی آمد . آقا فرموده بودند می خواهم بروم به دیدن انصاری . عرض کردم : همین که فرموده ، من قبول دارم ؛ خودشان را به زحمت نیندازند . با این همه ، آمد و شب اول ، ماشین در کوچه گیر کرد . بعداً یک ماشین ژیانی تهیه کردند . خودشان و حاج شیخ حسن صانعی و احمد آقا وآقای اشراقی به اینجا تشریف آوردند . همسایه ما دختر کوچکی داشت . آمد در حیاط ، و اول به طرف زنها رفت و احوالپرسی کرد . آقا اگر جای دیگر 5 دقیقه می نشست ، اینجا 9 دقیقه نشست . آقای احمدی تهرانی که همسایه ما بود به آقا عرض کرد : مردم ایران خیلی به شما علاقه مند هستند . آقا یک کلمه فرمود : مردم به خدمتگزار خودشان علاقه مندند ] گریه امانش نمی دهد [ .
در اینجا حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان در تأیید رابطه عاشق و معشوقی این دو می گوید : یادم هست پس از دستگیری دوم حضرت امام ، جلسات دعای توسل از مسجد بالاسر حضرت معصومه« سلام الله علیها» ، به منازل طلبه ها منتقل شد . حضرتعالی در آنجا صحبت می فرمودید و صحبت شما آنچنان از جان بر می خاست که به جان می نشست و یادم هست که بعضی از دوستان طلبه ، از شدت گریه بیهوش می شدند.
آیت الله انصاری شیرازی می افزاید : بله ، وقتی امام از زندان برگشت و در مسجد اعظم درس شروع فرمود ، بنده فی البداهه این شورا گفتم : بنگر نشسته چون ماه، با یک جهان نباهت / مرد رشید عرفان ، بر مسند فقاهت . وقتی هم که او را به ترکیه تبعید کردند ، با خودم زمزمه کردم : رفتی و بردی جان ما ، ای دلبر جانان ما / باز آ که باز آید روان ، در پیکر بی جان ما / آن دم که یک دم از تو فرد ، بر جانم آمد رنج و درد / باز آ و درمانی نما ، این درد بی درمان ما . اما اولی که با آیت الله العظمی آقای خمینی « قدس سره» آشنا شدم ، زمانی بود که در ساختمان قدیم مسجد محمدیه درس خارج فقه می فرمود . تقریباً در حدود هفت هشت نفر هم در درس حضور داشتند . بنده از همان اولی که به اینجا آمدم ، به آقای خمینی ارادت پیدا کردم .
این یار و شاگرد برجسته امام در تأیید اظهار نظر مصاحبه کننده مبنی بر اینکه امام خمینی در ماههای آخر عمر شریفشان ، به خداحافظی و تسویه حسابهای کاری با اعضای بیت و دفترشان پرداخته بودند ، می گوید : بله ، اینکه در وصیتنامه اش می نویسد: من با دلی آرام و قلبی مطمئن ، به سوی جایگاه ... ] گریه مانع سخن گفتن می شود [ همه کس نمیتواند این حرف را بزند . این علی «ع» بود که فرمود : « فزت و رب الکعبه » . من با اطمینان خاطر و به امید فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص میشوم. خیلی حرف بزرگی است.
در اینجا حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان ، خاطره ای از توجه ویژه امام خمینی به آیت الله انصاری شیرازی را به وی یادآور می شود که مصاحبه شونده می گوید: بله کاملاً یادم هست . این تلویزیون را به همراه مبلغی لطف فرمودند . من کار مهمی برای ایشان نکرده بودم . راجع به بنده ، امام به دو نفر از آقایان نکته ای را فرموده بودند . یکی از آنها مرحوم آقای طاهر شمس گلپایگانی بود . بنده شایسته این سخن نبودم واز آن آقا شنیدم . از لطف ایشان ]امام[ شرمنده شدم .
آیت الله انصاری شیرازی با اصرار مصاحبه کننده آن نکته را چنین توضیح می دهد : پناه می برم به خدا . آن آقا گفته بود :« من می ترسم این انقلاب لطمه بخورد». امام فرموده بودند :« نترسید . تا امثال آقای بهجت و آقای انصاری دعاگوی انقلاب هستند ، ] این انقلاب [ لطمه نمی خورد» .
آیت الله انصاری شیرازی سپس درباره نویدهای امام خمینی درباره آسیب ندیدن این انقلاب و اینکه آینده را چگونه می بینید ، اظهار داشت : آینده را هم مثل گذشته ! چون قدرت خداوند متعال ، قدرت قاهره و لایزال است که بر سراسر جهان حکومت می کند و هیچ قدرتی نمی تواند با او مقابله کند . اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که یکی از دو ابرقدرت جهان محسوب می شد، مثل ببر کاغذی از میان برداشته شد و این نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا هم می تواند به سرنوشت شوروی دچار شود . علائمی هم از زوال قدرتها ظاهر شده است ، مثل این ناآرامیهایی که در فرانسه و انگلیس و باقی جاها هست .
وی خاطر نشان کرد : در مورد این انرژی هسته ای ، همه دنیا -غیر از آمریکا و اقمارش - معتقدند که این نیرو ، حق مطلق ایران است. آمریکا هم که در جنگ عراق و افغانستان درگیر شده و انشاءالله کاری نمی تواند بکند . برای بنده که روشن است که آینده هم مثل گذشته خواهد بود انشاء الله ؛ مخصوصاً با درایت آیت الله خامنه ای . انصافاً خیلی درایت به خرج داد ؛ مخصوصاً در این فتنه آخر ، فوق العاده درایت به خرج داد و بر اثر آن محبوبیت بسیار زیادی هم پیدا کرد .
این عارف ربانی سپس بر قطعی بودن نابودی آمریکا و اسرائیل و قدرتمند تر شدن جمهوری اسلامی به مدد رهبری هوشمندانه آقا تأکید کرد و در ادامه به ذکر خاطراتی از مبارزات پدر بزرگش که نی ریز را از دست بهایی ها پس گرفت و آزاد کرد و 28 نفر آنها را کشت پرداخت و گفت : مرحوم زکریا انصاری - پدر پدرم - از مبارزان زمان نهضت مشروطه بود و از طرف آخوند شیخ محمد کاظم خراسانی صاحب کفایه ، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل تهرانی و آشیخ عبدالله مازندرانی مأمور بود که نهضت را ادامه بدهد . مدتی داراب و نی ریز و فسا و اصطهبانات در اختیار ایشان بوده . در این مدت که از رئیسعلی دلواری یا میرزا کوچک خان جنگلی نام برده می شد ، از مرحوم زکریا انصاری نامی برده نشد .
این استاد برجسته اخلاق قم در پاسخ به درخواست نصیحت مدیر مسئول مجله پاسدار اسلام ، به فرمایشی از امیرالمؤمنین علی«ع» اشاره کرد و گفت : « برای جانهای شما ، بهایی جز بهشت نیست ؛ پس آن را به بهایی کمتر از بهشت نفروشید». دنیا و ریاست بر دنیا - البته نه ریاستی که مثل آیت الله خمینی برای خدا باشد - مثل غذایی است که پای دندان انسان مانده و با خلال کردن بیرون می اندازد . وی با توصیه بر تداوم ذکر « الهی ! یا حی یا قیوم» برای تذکر و تنبه بیشتر ، در نصیحت دیگری می افزاید : فف رّواالی الله ! باید همه به سوی خداوند متعال فرار کنیم .« و انذر هم یوم الحسره اذقضی الامر» این آخر عمر ، انسان خیلی حسرت می خورد چون وقتی است که کار از کار گذشت
۹۳/۱۰/۱۵